پاورپوینت تاریخچه سنتهای ازدواج در قبل وبعد از اسلام (pptx) 111 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 111 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع تحقیق: تاریخچه سنتهای ازدواج در قبل وبعد از اسلام
اولا باید بدانیم که خداوند در دنیا نعمت هایی برای انسان ها قرار داده و آنها را برای انسان ها پاکیزه و حلال قرار داده تا استفاده نمایند. خداوند هر آنچه را که موجب لذت انسان می شود ، منع نکرده و انسان را از آن بازنداشته است. همان گونه که در قرآن فرموده است : «قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده والطیبات من الرزق ....» (1)بگو ( ای پیامبر) چه کسی زیبایی ها و (لذت های دنیا) را که خداوند برای بندگان خود قرار داده و روزی پاک و طیب را حرام کرده است. بگو آن برای کسانی است که مومن هستند.
پس اولا نباید نسبت به هر چیزی که موجب لذت انسان می شود ، دیدگاه منفی داشت ، همان گونه که خوردن موجب لذت انسان می شود (شهوت شکم)، اما برای حفظ و سلامتی انسان حتی گاهی واجب و لازم می شود.
ثانیا اگر اسلام به ازدواج اهمیت قائل شده است به خاطر جنبه شهوی آن نیست ، بلکه به دلیل نتایج ارزش مندی است که در پرتو آن به دست می آید.
ازدواج تنها براى ارضاى غریزة جنسى نیست بلکه علاوه بر آن،جنبة معنوى و سلامت روحی و روانی نیز دارد. ازدواج براى تولید انسان هاى پاک و بقاى نوع، اتخاذ انیس و مونس و شریک و مشاور در زندگى است. ازدواج براى تکمیل معنویت و یارى براى رسیدن به اهداف عالى است. ازدواج براى تحکیم پیوند ها و پیمان هاى اجتماعى است که این جهت ها باید مورد توجه قرار گیرد، هر چند ارضاى غریزة جنسى نیز اگر به
آیا ازدواج در اسلام مقدس است؟
انگیزه الهى انجام گیرد، ثواب اخروى دارد و باعث مى شود که مرد و زن به گناه نیفتند و یا بر اثر فشار غریزة جنسى گرفتار عقده و ناراحتى روحى نشوند.
از نظر اسلام اهداف اساسی ازدواج عبارتند از:
1 – رسیدن به آرامش:
در نظام الهی و فرهنگ قرآنی، هدف اصلی از ازدواج رسیدن به آرامش روان و آسایش خاطر، پیمودن طریق رشد، دستیابی به کمال انسانی و نزدیکی به ذات حق است.
تردیدی نیست که از تنهایی به درآمدن، همسر و همراه شدن ، خانوادۀ مستقل تشکیل دادن، ارضای کششهای نفسانی و غرایز طبیعی و فرزند آوری از نتایج قهری ازدواج، نیز از مهمترین عوامل مؤثر در آرامش روان، آسایش فکر و جان و احساس رضامندی .(2)درونی است
قرآن کریم در معرفی فلسفه ازدواج میفرماید: «و یکی (دیگر) از نشانه های خدا این استکه از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنها آرامش پیدا کنید»(3) خداوند در این آیه و آیه 189 اعراف، ضمن آن که حقیقت زن و مرد را یک گوهر دانسته و هیچ امتیازی از لحاظ مبدأ آفرینش بین آنها قایل نشده، آرامش خاطر و روان را هدف ازدواج و زن را محور آرامش معرفی کرده است.
2 – بقای نسل:
یکی از اهداف جانبی ازدواج، فرزند آوری و بقای نسل است.
امام سجاد(ع) وجود فرزند را از سعادت های انسان می داند(4). امام صادق(ع) یکی (5).از معیارهای مهم در انتخاب همسر را توان زاییدن فرزند معرفی میکند
3 – پاسخ به غریزه خدا دادی:
ازدواج پاسخی است خداپسندانه به خواسته غریزی انسان ؛ زیرا خداوند در وجود انسان غریزه جنسی را قرار داده است.
4 – حفظ عفت:
از هدف مهم ازدواج، حفظ پاکدامنی زنان و مردان و جلوگیری از لغزشهای گوناگون است، زیرا ازدواج تنها راه ارضای طبیعی تمایل جنسی است،از این رو پیامبر(ص) فرمود: «هر کس ازدواج کند، نیمی از دینش را حفظ کرده، پس باید در نیم دیگر از خدا (6) بترسد
از دیدگاه اسلام ترک ازدواج و مجرد زیستن نه تنها فضیلتى محسوب نمى شود بلکه به عنوان یک نقیصه و منشأ از دست دادن برکات و آثار فراوان معنوى نیزشناخته شده .است
امام صادق(ع) مى فرماید: " مردى نزد پدرم آمد. پدرم از او پرسید: آیا زن داری؟ عرض کرد: ندارم. فرمود: دوست ندارم دنیا و آن چه در دنیا است مال من باشد، ولى شبى را بدون همسر به روز آورم. دو رکعت نماز مرد زن دار بهتر از نماز شب و روز
"(7)مرد عزب است. آنگاه پدرم هفت دینار به او داد و فرمود:با این پول ازدواج کن
در روایتى دیگر آمده است: زنى خدمت حضرت باقر(ع) رسید و عرض کرد که میل و رغبتم را براى ازدواج از دست داده ام! حضرت فرمود: چرا؟ عرض کرد: مى خواهم از این جهت کسب فضیلت کنم. حضرت فرمود:از این قصد برگرد. اگر در ازدواج نکردن .(8)فضیلت بود،حضرت فاطمه (ع) از تو سزاوار تر بود
اسلام به شدت از مجرد زیستن نکوهش مى کند. رسول اکرم(ص) مى فرماید: "خوبان ".(9)امّت من همسرداران و بدان آن عزب ها و بى همسرانند
حضرت وقتى شنید یکى از یارانش زن و زندگى را رها کرده، خشمگین شد و فرمود: "خداوند مرا براى رهبانیّت نفرستاده بلکه مرا با دینى معتدل و آسان برانگیخته است. من روزه مى گیرم، نماز مى خوانم و با زنان آمیزش دارم. هر کس دین فطرى مرا ".(10)دوست دارد، باید به سنت و روش من عمل کند وازدواج از سنت هاى من است
سن ازدواج در اسلام چیست؟
در تعیین سن ازدواج دختران و پسران دو دیدگاه اصلی وجود دارد: یکی دیدگاه دینی و دیگری دیدگاه روان شناختی که به گونه ای مکمل یکدیگرند. ما در این نوشتار، از دیدگاه دینی به این مسأله می پردازیم. قرآن و سن ازدواج در کلام خداوند سن معینی برای ازدواج مطرح نشده است، ولی از واژگانی چون "بلوغ"، "بلوغ حلم"، "بلوغ نکاح" و "بلوغ اشد" می توان به نحوی سن بلوغ و سن ازدواج را به دست آورد. شاید رساترین آیه در تعیین سن ازدواج آیه 6 سوره نساء می باشد که ترجمه آن آیه شریفه باشد که می فرماید: "و ابتلوا الیتامی حتی إذا بلغوا النکاح فإن آنستم منهم رشداً فادفعوا إلیهم أموالهم" یتیمان را آزمایش کنید تا هنگامی که بالغ شده و به نکاح تمایل پیدا کردند و آنان را به درک مصالح زندگانی خود آگاه یافتید، اموالشان را به آنان بدهید. (1) شیخ طوسی در تفسیر آیه می نویسد: معنای بلوغ نکاح آن است که به مرحله ی توانایی بر همخوابگی و تولید نسل برسند، احتلام فعلی منظور نیست.(2) در تفسیر مراغی آمده است: بلوغ نکاح رسیدن به سنی است که استعداد و آمادگی ازدواج حاصل شود و آن بلوغ حلم است. نوجوان در این حالت میل پیدا می کند همسر و سرپرست خانواده باشد. (3) کسی که مال یتیمان نزد وی است، حق ندارد مال را در اختیار یتیم بگذارد، تا این که به بلوغ جنسی و احتلام برسد. (4) در این روایت بلوغ نکاح به احتلام تفسیر شده است. خلاصه آنکه، معیار سن ازدواج از نظر قرآن همان قدرت داشتن بر ازدواج، توانایی هم خوابگی و تولید نسل است. سن ازدواج از نگاه
روایات روایات در مورد تعیین زمان ازدواج، به دو دسته اند: 1ـ در برخی روایات به سن خاصی اشاره شده است؛ مانند این روایت از امام باقر (ع) که فرمودند: دختر وقتی به سن نه سالگی می رسد از یتیمی بیرون می آید و می تواند ازدواج کند. (5) در جای دیگر آمده است: دختر وقتی به سن نه سالگی برسد و تزویج نماید، از یتیمی خارج شده و اموالش را می توان به او واگذار نمود. (6) در احوالات رسول خدا (ص) آمده است: پیامبر در حالی با عایشه ازدواج کرد که عایشه ده ساله بود و ایشان با دختری ازدواج نمی کرد مگر این که بالغ باشد (و منظور از دختر ده ساله در این روایت، نه سال تمام است) (7) و نیز امام باقر (ع) فرموده است: همبستر شدن و ازدواج با دختر قبل از نه یا ده سالگی جایز نیست.(8) 2ـ برخی روایات بدون اشاره به سن خاصی، جوانان را در آغاز جوانی به ازدواج ترغیب می کنند. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: از سعادت مرد (پدر) آن است که دخترش در خانه اش عده نشود. (قبل از اینکه عادت زنانه ببیند به خانه شوهر برود. (9) باید توجه داشته باشیم که این مجموعه روایات، بیش تر ناظر به تعیین سن ازدواج دختران است. یکی ا زراه های تعیین سن مناسب برای ازدواج پسران، مراجعه به سیره ی عملی ائمه ی اطهار (ع) است. سن ازدواج بر اساس سیره ی معصومین (ع) شواهد تاریخی گواه است که امامان ما در سنین قبل از 20 سالگی ازدواج می کردند. امام سجاد (ع) در سال 38 ه . ق متولد شد.(10) مورخین نوشته اند که امام باقر (ع) در سال
57 هجری متولد شد و در ماجرای کربلا (سال 61) چهار ساله بود. (11) از این مطلب می فهمیم که امام سجاد (ع) در حدود 18 سالگی ازدواج کرده اند. ـ امام کاظم (ع) در سال 128 ه.ق و امام رضا (ع) در سال 148 دیده به جهان گشودند، نتیجه می گیریم که امام کاظم (ع) قبل از 20 سالگی ازدواج کرده است. امام جواد (ع) در سال 195 ه.ق و امام هادی (ع) در سال 212 دیده به جهان گشودند؛ نتیجه می گیریم که امام جواد (ع) در موقع ازدواج کمتر از 17 سال داشته اند. ـ امام هادی (ع) در 212 ه.ق و امام حسن عسکری (ع) در سال 232 دیده به جهان گشودند؛ بنابراین امام هادی (ع) باید قبل از 20 سالگی ازدواج کرده باشد. امامان (ع) در مورد فرزندانشان نیز همین شیوه را داشتند و نوعاً قبل از 20 سالگی وسایل ازدواجشان را فراهم می کردند. (12) و چون عمل و سیره معصومین (ع) برای ما الگو و حجت است، در تعیین سن ازدواج نیز باید به آن بزرگواران اقتدا کنیم. تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که طبق آیات، روایات و سیره ی معصومین (ع) سن ازدواج در دختران بعد از 9 سالگی و در پسران حدود 20 سالگی است؛ اما سؤالی که وجود دارد این است که آیا تنها رسیدن به این سن کفایت می کند، یا معیارهای دیگری نیز در تعیین زمان ازدواج دخالت دارد؟ شواهد بسیاری نشان می دهد که علاوه بر سن، متغیرهای دیگری در تعیین زمان مناسب ازدواج مورد توجه است که به تبع آنها، معیار سنی نیز نوسان می یابد. یکی از اصلی ترین معیارهای تعیین سن ازدواج، از نظر شرع (13) و روان شناسان رسیدن به حد
رشد است که خود ابعاد مختلفی دارد و ما اینک به توضیح برخی از جنبه های عمده ی آن می پردازیم. برای صلاحیت ازدواج از نظر فقه امامیه تنهار سیدن به سن بلوغ کافی نیست. بلکه علاوه بر آن، دختر و پسر باید رشید هم باشند؛ یعنی بتوانند مصلحت خود را تشخیص دهند تا بتوانند به استقلال و از روی اراده و اختیار عقد ازدواج ببندند. شهید مطهری درباره ی شرط بودن رشد برای ازدواج می نویسد: در فقه و سنت اسلامی محرز و مسلم است که برای ازدواج تنها عقل و بلوغ کافی نیست؛ یعنی یک پسر به صرف آن که عاقل و بالغ است نمی تواند با دختری ازدواج کند؛ هم چنان که برای دختر نیز عاقله بودن و رسیدن به سن بلوغ دلیل کافی برای ازدواج نیست، علاوه بر بلوغ و علاوه بر عقل، رشد لازم است. (14) اگر بخواهیم کلمه ی رشد را به مفهوم عام آن تعریف کنیم، باید بگوییم: رشد یعنی این که انسان شایستگی و لیاقت اراده و نگه داری و بهره برداری هر یک از سرمایه ها و امکانات مادی و یا معنوی را که به او سپرده می شود داشته باشد؛ یعنی اگر انسان در هر مرحله ای از زندگی که دارای یک شأن و منزلت و مقامی است و یا ابزار و وسیله ای را دارد شایستگی اداره و نگه داری و بهره برداری از آن را داشته باشد، چنین شخصی در آن کار و در آن شأن "رشید" است. حال،آن چیز هر چه می خواهد باشد،همه ی آن اشیایی که وسایل وسرمایه های زندگی هستند. سرمایه به مال و ثروت انحصار ندارد. مردی که ازدواج می کند خود ازدواج و زن و فرزند و کانون خانوادگی، وسایل و، به تعبیر دیگر،