پاورپوینت ديافراگم، اجزاي الحاقي، زلزله سطح بهرهبرداري (pptx) 32 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 32 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
ديافراگم، اجزاي الحاقي، زلزله سطح بهرهبرداري
كف (ديافراگم)
نيروي وارد به كف
(5. 10)
Fpi نيروي جانبي وارد به كف در تراز i، wi وزن ديافراگم و اجزاي متصل به آن در اين تراز، Wi وزن طبقه i ام، Fj نيروي زلزله در تراز i و Ft نيروي رأس ساختمان ميباشد. حداقل و حداكثر Fip بترتيب برابر با 0.35AIwi و 0.7AIwi درنظر گرفته ميشود. چنانچه لازم باشد كف علاوه بر نيروهاي زلزله طبقه، نيروهاي جانبي اعضاء قائمي را كه در قسمت بالا و پايين كف بر روي يكديگر واقع نشدهاند، به يكديگر منتقل نمايد، مقدار اين نيروها نيز بايد به نيروي بدست آمده از رابطه فوق اضافه شود.
مثال
در يك ساختمان فولادي مهاربندي شده 5 طبقه واقع در منطقهاي با لرزه خيزي زياد (شتاب پايه 3/0)، جرم هر طبقه (با احتساب 20 بار زنده) برابر 480 تن و ارتفاع هر طبقه برابر 3 متر ميباشد، و سختي همه طبقات يكسان است. اگر برش پايه ناشي از زلزله برابر 300 تن باشد، نيروي زلزله كفها را محاسبه كنيد. جرم كفها مساوي طبقات فرض شوند (از اثر جرم افزوده ديوارها بر كف صرف نظر كنيد).
ابتدا بايد نيروهاي طبقات Fi را معين كرد.
نيروي راس Ft به زمان تناوب اصلي سازه بستگي دارد:
T = 0.05H3/4 T = 0.05x153/4 = 0.38<0.7 Ft = 0
و به همين ترتيب نيروي طبقات ديگر بدست ميآيد كه بترتيب برابر است با 40، 60، 80 و 100 تن.
اكنون نيروي كفها از رابطه:
و نيروي ساير كفها نيز برابر است با 70، 80، 90 و 100 تن.
ضمناً حداقل و حداكثر نيروي كف برابر است با
0.35AIwi = 0.35x0.30x1x480 = 50.4 ton حداقل نيروي كف
0.7AIwi = 100.8 ton حداكثر نيروي كف
ملاحظه ميشود كه نيروهاي كف در بين اين محدوده قرار دارند
مقايسه نيروي كف و نيروي طبقه
ميتوان نتيجه گرفت كه نتايج حاصل از رابطه توصيه شده در آييننامه 2800 براي محاسبه نيروي كفها مقادير بزرگتري از نيروي طبقات را بدست ميدهد. اين تناقض را اينگونه ميتوان توجيه نمود كه اگر چه اثر مدهاي بالاتر در برش پايه چندان ظاهر نميشود و در جابجاييهاي كلي سازه كم اثر است، اما ميتواند نيروي يك طبقه را بهطور موضعي افزايش داده و در صورت ضعيف بودن كف، موجب خرابي آن گردد. به همين جهت، در آييننامه نيروي كفها كه فقط براي طراحي كف بكار ميرود (و براي طراحي ساير عناصر لرزهبر همچون بادبند و ديوار برشي استفاده نميشود) بيش از نيروي طبقات درنظر گرفته شده است.