پاورپوینت درس دوم هدیه های آسمان پایه سوم دبستان غروب یک روز بهاری (pptx) 18 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 18 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
درس
دوم هدیه
های
آسمان
پایه
سوم
دبستان
غروب
یک روز بهاری
درس در یک نگاه:
صدای چک چک قطره های باران هر لحظه بیشتر میشد.
کنار پنجره آمدم تا از نزدیک، بارش باران را تماشا کنم.
قطره های باران، یکی یکی روی پنجرهی اتاق سُر می
خوردند و
پایین می آمدند.
به یاد پدر بزرگ می افتم. هنگام بارش باران، دست هایش را بالا می بُرد و دعا می کرد.
یک بار وقتی دید من با تعجّب نگاهش می کنم، لبخندی زد و گفت: عزیزم، یکی از بهترین
وقت ها
برای دعا کردن، هنگام بارش باران است.
قطره های باران، صورتم را نمناک می کنند.
نسیم بهاری، بوی گل ها را به درون اتاق می آورد.
دست هایم را به سوی آسمان بالا می برم و دعا
می کنم
.
برای سعید که مریض شده و چند روزی است به مدرسه نمی آید.
برای معلّم مهربانم که چیزهای زیادی از او یاد گرفته ام
.
برای خاله ام که با خانواده اش به مسافرت رفته است، از خدا می
خواهم که
به سلامت برگردند.
برای مرتضی که چند روز دیگر باید در مسابقات علمی شرکت کند، دعا می کنم نمره ی خوبی بگیرد.
به یاد پسر عموهایم می افتم؛ محسن و وحید.
خدایا، از تو می خواهم کمک کنی تا همیشه با هم دوست باشیم و هیچ وقت دعوا نکنیم.
صورت مهربان پدر بزرگ و مادر بزرگ به خاطرم می آید. از خدا می خواهم
تا بیشتر در کنارشان باشم و در انجام کارها به آن ها کمک کنم.
باران داشت کمتر و کمتر میشد. خدایا، به پدر و مادرم سلامتی بده. خدایا، کمکم کن تا آن ها همیشه از من راضی باشند.
خدایا
، مراقب برادر و خواهرهای خوب و مهربان من هم باش.
سرم را از پنجره بیرون آوردم. نسیمی خنک، صورتم را نوازش
می داد
.
احساس خیلی خوبی
داشتم. از
ته دل گفتم: خدایا، دوستت دارم؛ به خاطر همه ی هدیه هایی که به من بخشیده
ای. کمکم
کن تا بتوانم شکرگزار نعمت های تو باشم.
داستان یک روز بهاري براي چه کسانی دعا می کند؟
براي سعید که مریض شده
است
. براي
معلم
مهربانش، براي
خاله اش که به مسافرت رفته براي مرتضی که باید مسابقه علمی شرکت کند و براي پسر عموهایش محسن و وحید.
با دعا کردن می توانم
…
به آرامش برسم و با خدا گفت و گو کنم.